×
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۵
ای غم عشق تو برده ز دل ما تنگی
آرزوی مه و خور با رخ تو همرنگی
شرح دل کرد چنان عشق که نتواند اگر؟
پای بیرون نهد از دایره دل تنگی
حبشی زلفی و از بندگی عارض تو
[...]
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۵۷
گل و رخسار تو دارند به هم یکرنگی
لب شیرین و دهانت به شکر هم تنگی
به ملامت نشد از لوح دل آن نقطه خال
که سیاهی نتوان شست به آب از زنگی
خالهای سیه تو بزنخدان گوئی
[...]
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶۸
از بهار کرمت گل نکند دلتنگی
عندلیبان تو دورند ز بی آهنگی
غنچهات گرچه سخن می کند از یکرنگی
نرگست با همه کس آشتی و هم جنگی