گنجور

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۸

 

در ازل قطرهٔ خونی که ز آب و گِل شد

دم ز آیین محبّت زد و نامش دل شد

بادهٔ شوق تو یارب چه شرابی ست کز او

به یکی جرعه دلِ شیفته لایعقل شد

اوّل از هر دو جهان دیدهٔ من راه نظر

[...]

خیالی بخارایی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۲۰ - تاریخ تکیه عافیت

 

شکر کز همت فرخنده به توفیق اله

عاقبت خانه اهل نظر این منزل شد

تکیه عافیتش نام و حساب تاریخ

منزل عافیت و مسکن اهل دل شد

اهلی شیرازی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۹

 

باز عشق آمد و کار دل ازو مشکل شد

هر چه تدبیر خرد بود همه باطل شد

خواستم عشق بتان کم شود، افزون گردید

گفتم: آسان شود این کار، بسی مشکل شد

پای هر کس، که بسر منزل عشق تو رسید

[...]

هلالی جغتایی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۹

 

می‌فروشان مددی کار ز حد مشکل شد

پنبه شد رشته و آن سعی طلب باطل شد

رفتم از یاد حریفان و نمی‌پرسندم

مگر از ذکر غم عشق دلم غافل شد

چه توان گفت از این لجه پرموجه عشق

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 
 
sunny dark_mode