گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۹۸

 

دست اگر در کمر راهبر دل زده ای

بی تردد به میان دامن منزل زده ای

دامن خضر رها کن که دلیل تو بس است

پشت پایی که بر این عالم باطل زده ای

می شود شهپر توفیق، اگر برداری

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳۹

 

دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای

بس شبیخون ز رخ و زلف که در دل زده ای

حیف از آن دل که در تو در بند تمنا داری

در خلوتگه جان را به هوس گل زده ای

دست توفیق شد و دامن مقصد بگرفت

[...]

جویای تبریزی
 
 
sunny dark_mode