گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۳

 

تو ازآن خلوت یکتا چه خبر خواهی داشت

گر شوی حلقه‌که چشم آنسوی در خواهی داشت

زبن شبستان هوس عشوه چه خواهی خوردن

شمع‌‌سان‌گل به سر از باغ سحر خواهی داشت

یک عرق‌وارگر از شرم طلب آب شوی

[...]

بیدل دهلوی
 
 
sunny dark_mode