گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳۳

 

خط ز خال لب جانانه برون می آید

آه افسوس ازین دانه برون می آید

حرف صدق از لب دیوانه برون می آید

زین صدف گوهر یکدانه برون می آید

عشرت روی زمین خانه خرابان دارند

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۲

 

شب چو آن شمع ز کاشانه برون می آید

ناله از مرده پروانه برون می آید

رشک اگر خاطر مشاطه پریشان نکند

زلف کی از بغل شانه برون می آید

اگر آن سنگدل از کوچه مستان گذرد

[...]

سیدای نسفی
 
 
sunny dark_mode