گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲۸

 

لوح محفوظ شد آن دیده که حیران تو شد

گشت سی پاره دل هر که پریشان تو شد

گوی سبقت ز مه و مهر درین میدان برد

سر سودازده تا زخمی چوگان تو شد

عشق محجوب چه گل چیند ازان رو، که هوس

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲۹

 

بیت معمور شد آن خانه که ویران تو شد

حلقه کعبه شد آن چشم که حیران تو شد

بس که جان در طلبت راهروان افشاندند

سر بسر خرده جان ریگ بیابان تو شد

چون در فیض شود قبله ارباب نیاز

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode