×
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۵
حسرتی در دل از آن لاله قبا میپیچد
که چودستار چمن بر سر ما میپیچد
نبض هستی چقدرگرم تپش پیماییست
موی آتش زده بر خویش چها میپیچد
تا نفس هست حباب من و جولان هوس
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۶
به سرم شور تمنای تو تا میپیچد
دود در ساغر داغم چو صدا میپیچد
حسرت چاک گرببان نشود دام کسی
این کمندیست که در گردن ما میپیچد
عالم از شکوهٔ نومیدی عشاق پُر است
[...]