گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸

 

درد نایافت ز بی دردی اقبال من است

ور نه مقصود من افتاده به دنبال من است

با قضا سینه ی من صاف نگردد هرگز

شکوه ی من همه از جانب اهمال من است

هرگز از محنت ایام نبودم آزاد

[...]

عرفی
 
 
sunny dark_mode