گنجور

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۵

 

عاشق آنست که چون داغ تمنا سوزد

همچو خورشید بیک داغ سراپا سوزد

شعله اش سرو شود، فاخته گردد شررش

هر که در آرزوی آن قد رعنا سوزد

خبر از گرمی این راه قدم کاه بود

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹۸

 

عشق در سینه خس و خار تمنا سوزد

آرزو را به رگ و ریشه دلها سوزد

دل بیدار ازین گوشه نشینان مطلب

کاین چراغی است که در خلوت عنقا سوزد

چون سیاووش زآتش به سلامت گذرد

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode