×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵۲
فرخ آن روز که دیده بر رخت باز کنم
تو مرا جانب خود خوانی و من ناز کنم
چند گویی که «تو می نال که من می شنوم »
این نه چنگ است که پیش تو چو مه ساز کنم
سالها شد که نیابم خبر و در کویت
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۴۸
چه شکایت ز تو ای خانه برانداز کنم
هر چند انجام ندارد ز چه آغاز کنم؟
در نهانخانه غیب است کلید دل من
این نه چشم است که برهم نهم و باز کنم
دام مرغان گرفتار بود ناله من
[...]
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی عبدالله الرضیع المعروف بعلی الاصغر سلام الله علیه » شمارهٔ ۳ - فی رثاء الرضیع عن لسان امه علیهما السلام
آرزو داشتم از شیر ترا باز کنم
برگ عیشی ز گل روی تو من ساز کنم