گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱۵

 

دل گمگشته به بازار خریدن نتوان

ور دهد لابه، چو تو یار خریدن نتوان

عشوه می ده که خریدار به جانم تا آنک

این متاعی ست که بسیار خریدن نتوان

مردمی کن قدری، چند درشتی و جفا؟

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode