گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲۳

 

رویت از خوی همه پر در خوشاب است امروز

آفتاب تو ز سیاره به تاب است امروز

هر خیالی که ز خورشید در آب افتاده ست

پیش رخسار تو لرزنده جواب است امروز

چشم بیمار تو پرهیز که می کرد ز می

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲

 

شیخ را صومعه در رهن شراب است امروز

بر در میکده در چنگ ورباب است امروز

آنکه در میکده دی منکر می نوشان شد

در خرابات مغان مست و خراب است امروز

از می ای شیخ مرا توبه چه میفرمایی

[...]

ابن حسام خوسفی
 
 
sunny dark_mode