گنجور

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۴

 

شوری از شیوه شیرین تو پیدا آمد

آدم از خلوت عزت بتماشا آمد

لمعه ای از رخ زیبای تو بر عالم زد

این همه نور یقین ظاهر و پیدا آمد

قصه عشق تو گفتند گروهی با هم

[...]

قاسم انوار
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹

 

دلم از زلف تو پا بستهٔ سودا آمد

بی دُر وصل توام اشک به دریا آمد

گفته بودی که بپرهیز ز تیر نظرم

چون نرفتیم پیِ گفت تو برما آمد

آب را از نظر انداخت روان مردم چشم

[...]

خیالی بخارایی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰

 

ملک دل را سپه ناز به یغما آمد

دیده را مژده که هنگام تماشا آمد

تا چه کردیم که چون سبزه ز کویی ندمیم

گل به گلزار شد و لاله به صحرا آمد

پرتو طلعت یوسف مگرش خواهد عذر

[...]

وحشی بافقی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - زهره ی زهرا

 

این چه بزم است که آرایش دنیا آمد

محفل دهر زفیضش طرب افزا آمد

فخر از این بزم، زمین کرد، مباهات سپهر

ز آنکه این انجمن، آن انجمن آرا آمد

از پی رامش و آرایش این بزم کزو

[...]

سحاب اصفهانی
 
 
sunny dark_mode