گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۱۵

 

بمشو همره مرغان که چنین بی‌پر و بالی

چو نه میری نه وزیری بن سبلت به چه مالی

چو هیاهوی برآری و نبینند سپاهی

بشناسند همه کس که تو طبلی و دوالی

چو خلیفه پسری تو بنه آن طبل ز گردن

[...]

مولانا
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۰ - مظفر کرمانی قُدِّسَ سِرُّه

 

رخسار مهوشست این، یا مهر بی زوالی

ابروی دلکش است این، یا منخسف هلالی

کنه حقیقت است این، سر هویت است این

معنی وحدتست این، یا بررخ تو خالی

جز نقش روی خوبت، کاندر دلم عیان است

[...]

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode