گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۷

 

به چه کار آیدم آن دل که نه در کار تو آید؟

گل در آن دیده هزاران که نه بر خار تو آید

آنچه من دیدم از آن غمزه بی مهر تو، یارب

پیش آن نرگس خونریز جگر خوار تو آید

کشت بیماری شبهام سزا این بود آن را

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode