گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰

 

دردِ عشقی کشیده‌ام که مَپُرس

زهرِ هجری چشیده‌ام که مَپُرس

گشته‌ام در جهان و آخرِ کار

دلبری برگزیده‌ام که مپرس

آن چنان در هوایِ خاکِ دَرَش

[...]

حافظ
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۲

 

گرم و سردی چشیده‌ام که مپرس

هم به مردی رسیده‌ام که مپرس

اینچنین جام می که می‌نوشی

دُرد دردی چشیده‌ام که مپرس

اینچنین مست و لاابالی‌وار

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۳

 

گفت‌وگویی شنیده‌ام که مپرس

نگهی واکشیده‌ام که مپرس

در محبت ز آه بی‌تأثیر

اثری باز دیده‌ام که مپرس

منم آن هرزه‌گرد کز پی دل

[...]

اسیر شهرستانی
 
 
sunny dark_mode