×
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶۵ - فیالحمد والثناء
دین طلب کن گرت غم بدنست
زانکه کابین دین طلاق تنست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثانی: فی الکلام ذکر کلام الملک العلّام یسهل المرام » بخش ۳ - در سرِّ قرآن
گرچه نقش سخن نه از سخنست
بوی یوسف درون پیرهنست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۳ - فی اَنّ العقل سلطان الخلق و حجّة الحق
این کزین روی عقل مرد و زنست
این نه عقل استراق اهرمنست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۸ - فصل فی ذکرالعشق و فضیلته و صفةالعشق والعاشق والمعشوق ذکرُالعشق یُریح القلوب و یُزیل الکروب
عشق گویندهٔ نهانسخنست
عشق پوشیدهٔ برهنهتنست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح » بخش ۱۵ - در عشق مجازی
تا به زیر زمانهٔ کهنست
نفس در آرزو مراغه زنست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۱۹ - اندر مذمّت شراب گوید
چون کند عربده ولی شکنست
ور سخاوت کند دروغ زنست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۶۰ - حکایت
دین نیابی گرت غم بدنست
زانکه کابین دین طلاق تنست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۱ - در بقا و فنای جسم و جان گوید
این همه هستیی که در بدنست
نقش نه پیر و چار پیرزنست
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم
در گمان آمدش که این چه فنست
اصل طوفان تنور پیرزنست
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
بانگ بر وی زدند کاین چه فنست؟
در خصال تو این چه اهرمنست؟
هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴
جان من، الله الله! این چه تنست؟
نه تن تست، بلکه جان منست
این که گل در عرق نشست و گداخت
همه از انفعال آن بدنست
صد سخن گفتمت، بگو سخنی
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۷ - تعریف کلام فصیح و شعر
سخن خوش حیات جان و تنست
دم عیسی گواه این سخنست
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۷ - تعریف کلام فصیح و شعر
این سخن زادهٔ دو حرف کنست
بلکه این کن دو حرف یک سخنست