سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۳ - اندر صفات پیغامبر علیهالسلام
معنی گل ز تین چو حاصل شد
اندرونش چو جان همه دل شد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲ - صفت کلماتی که با نفس کلّی رود و جوابها که او گوید
سنگ باید چو مرد کاهل شد
مغز نغزت ز سنگ حاصل شد
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۳۲ - ایضا له
مفتی مشکلات شرع کرم
کز تو کام امید حاصل شد
سایۀ تو بر افتاب افتاد
از پی مهر تو همه دل شد
یک سوال مرا جواب اندیش
[...]
عراقی » عشاقنامه » فصل اول » بخش ۵ - غزل
دل من، چون به عشق مایل شد
عشق در گردنش حمایل شد
چون دل و عشق متفق گشتند
دل من عشق گشت و او دل شد
گاه بر رست چون نبات از گل
[...]
عراقی » عشاقنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - سبب نظم کتاب
جان من چون به عالم دل شد
با صفا جمع گشت و حامل شد
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۲ - داستان میراث قطب الدین حیدر
جان به جان، دل به دل مقابل شد
دل و جان را مراد حاصل شد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۷۹ - در بیان اندراج و اندماج شئون و اعتبارات فی اول رتب الذات و عدم تمایز ایشان از یکدیگر لا علما و لا عینا و تمایز ایشان فی ثانی رتب الذات علما لا عینا و ظهور ایشان فی مراتب الکون متفرقة مفصلة پس ظهور ایشان در مرتبه انسان کامل مجتمعة وحدانیة کما فی اول رتب الذات و ذلک غایة الغایات و نهایة النهایات
به وی این دایره مکمل شد
آخرین نقطه عین اول شد
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۱۴ - به خواب دیدن عبدالله عمر رضی الله عنهما بعد از دوازده سال پدر خود را و خبر دادن وی از مناقشه در حساب و مضایقه در حقوق عباد
نامش از عدل چون مکمل شد
کسر در وی به فتح مبدل شد
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۵ - بزمآرایی شاه و نظر کردن گدا
روی ساقی ز باده گل گل شد
غلغل شیشه صوت بلبل شد
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۶ - رفتن شاهزاده به دیدن درویش
جاه یوسف ز مصر حاصل شد
مصطفی را مدینه منزل شد
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۸ - عزیمت کردن شاه بر سر خصم و ظفر یافتن او بر دشمن و کشته شدن رقیب
قدر آتش فزونتر از گل شد
دود او شاخ و برگ سنبل شد
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۸ - عزیمت کردن شاه بر سر خصم و ظفر یافتن او بر دشمن و کشته شدن رقیب
یخ چو آیینهای مشکل شد
نعل مرکب ز سیم صیقل شد
محتشم کاشانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۸ - در مدح سلطان مرادخان گوید
حبذا مرز و بوم دارالمرز
که به خلد از شرف مقابل شد
چه شرف این که چون ز اقبالش
لطف پروردگار شامل شد
میر سلطان مرادخان آن جا
[...]