گنجور

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۴ - صفت اصحاب الطریقه

 

در جهانند و از جهان فارغ

همه با او، زجسم و جان فارع

سنایی
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - در مدح تاج‌الدین ابوالغنایم رافع

 

هست اعلام علم را رافع

تاج دین، سید عرب رافع

بوالغنایم ، که همچو طاعت حق

خدمت اوست خلق را نافع

نیست جز جوشن حمایت او

[...]

وطواط
 

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب سیم » فصل هفدهم

 

یا ایها البرق الذی تلمع

من ای اکناف الحمی تسطع

نجم‌الدین رازی
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۷ - در بیان آنکه بعد از وصول به حق که آن منزلست و نهایت کار خواص است، اخص خواص را در عین حق سیری دیگر است که آن سیر در منزل است. سیر راه نهایت دارد. اما سیر منزل را نهایت نیست. زیرا سیر راه از خود گذشتن است و خودی آدمی را آخری هست اما سیر منزل را که در خداست و عالم حق و وصال، آن را آخری نیست و در تقریر آنکه اهل جسم از اولیای راستین اسرار حق و شرح وصال و مستی عشق را میشنوند. و چون بدان مقام نرسیده‌اند مستی شهوات را که حجاب حقیقی خود آن است مستی حق و وصال می‌پندارند و دعوی نبوت و ولایت می‌کنند. و ایشان خود بدترین خلق‌اند. چنانچه مگسی دریا و کشتی و کشتی‌بان شنیده بود، ناگاه کمیز خری دید، بر سرش کاه برگی جست و بر سر آن کاه برگ نشست و سو بسو میرفت و از کوتاه‌نظری و قصور همت میگفت که اینک دریا و کشتی و من کشتی‌بان، احوال این گمراهان که خود را واصل می‌پندارند همچنان است

 

عمر تو بیگمان شود ضایع

گرچه آخر شوی ز جان خاضع

سلطان ولد
 

همام تبریزی » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - فی مذمه الشهوه

 

این هنرها اگر نیاید جمع

مکن از جست و جوی دل را منع

همام تبریزی
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب سوم » بخش ۳ - حق الیقین

 

هستی ونیستی بدو راجع

هم ز تقدیر معطی و مانع

شیخ محمود شبستری
 
 
۱
۲
sunny dark_mode