گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۱۸ - وله ایضا

 

مژده ای دل که کار دیگر شد

و انچه می خواستی میسّر شد

یار از راه جور برگردید

مشفق و مهربان و چاکر شد

کار اگر بسته بد گشایش یافت

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۲۱ - در بیان آنکه نور انبیاء و اولیاء و مؤمنان قدیم است و قایم به خدا. حدوث و عدد در صورت ایشان باشد نه در معنی‌شان. از اینرو می‌فرماید پیغامبر علیه السلام که « کنت نبیاً و آدم بین الماء و الطین »  و از آن سبب یک نفس‌اند که همه زنده به نور حق‌اند چون نظر به نور ایشان کنی جمله را یک بینی و اگر به صورتشان نگری متعدد نماید همچنانکه آفتاب در صد هزار خانه می‌تابد خانه‌ها متعدداند اما نور یکی است از این جهت مصطفی صلوات اللّه علیه مؤمنان را نفس واحد خواند که آن یگانگی مخصوص بدیشان است، باقی همه متعدداند ظاهراً و باطناً. مثلا هر کس را در خانه‌ی خود چراغی هست از مُردنِ چراغِ یکی، خانه‌ی دیگری تاریک نشود. زیرا هر یکی جدا چراغی دارند. الا چراغ خانه‌ی مؤمنان چون آفتاب است که اگر غروب کند یا منکسف گردد همه خانه‌ها تاریک شوند و در تقریر آنکه هر که مدح اولیا می‌کند در حقیقت مداح خویشتن است چنانکه مولانا قدسنا اللّه بسره العزیز می‌فرماید

 

گر خدا نور خود به خویش کشد

همه مانندْ بی‌ضیا و رشَد

سلطان ولد
 

اوحدی » جام جم » بخش ۵۹ - در صفت فتوت و مردی

 

بکشد صد عتاب و سر نکشد

بنهد نان و خود نمک نچشد

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣١٨

 

هر که را داد نعمتی ایزد

او ازو نی چشاند و نه چشد

ملک الموت را بقا بادا

تا ز قهرش بیکنفس باشد

وانکه آنرا بسان جان دارد

[...]

ابن یمین
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۰

 

آن زمان، تلخی زمانه چشد

باید از جام زهر، جرعه کشد

حزین لاهیجی
 
 
sunny dark_mode