×
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۶۱ - در بیان آنکه هرچه از شیخ واصل آید آن را از خدایتعالی باید دیدن زیرا که شیخ پیش از مرگ مرده است و حق در او تصرف میکند و در دست قدرت حق همچون آلت مرده است چنانکه تیشه و ارّه به دست نجّار و کلک و قلم به دست نقاش. و در بیان آنکه چون ماجرا میان ولد و شیخ صلاح الدین عظم اللّه ذکره دراز کشید ولد را معلوم شد که به فکر و معرفت آنچه خلاصهٔ کار است نخواهد روی نمودن از آن حالت بگذشت.
گفتگویی که آن ز هستی نیست
غیر ذوق و صفا و مستی نیست
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۲
سرو را با قد تو هستی نیست
میلش الا به سوی پستی نیست
در دهان و میانت می بینم
نیستی هست، لیک هستی نیست
گاه گاهم به قبله بودی روی
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۷ - به شهر آمدن شهزاده
هیچ دولت چو تندرستی نیست
هیچ محنت چو ضعف و سستی نیست
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۲۳
نیستی اراا رهی ز هستی نیست
نیستی، مرد چیره دستی نیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶ - اوحدی مراغه ای
ذوق پاکان به خم و مستی نیست
جای نیکان به کبر و هستی نیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
هست را نیستی و پستی نیست
نیست هم مستعد هستی نیست
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳ - در مذمت مخدرات و مسکرات
کاندرین حال عیش و مستی نیست
غیر حرص و درازدستی نیست