سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۹ - در مذمّت خدمت مخلوق گوید
وز پی یک دو نان به رعنایی
خواند او را به حاتم طایی
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۱۷ - حکایت
بلکه مرد سخن به هر جایی
چون زنان کم جهد به هر پایی
وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۱۰ - خطاب به ملک اتسز
خسروا، از کمال دانایی
روی دولت همی بیارایی
گاه مال زمین همی بخشی
گاه فرق فلک همی سایی
حرب جویان نهان شوند از بیم
[...]
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۹۷ - در حق تاج الدین
تاج دین ، در بسیط عالم نیست
بی ثنای تو هیچ دانایی
نه چو قدر تو هست گردونی
نه چو جود تو هست دریایی
اختران سپهر کی بینند
[...]
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶
این همه چابکیّ و زیبایی
این چنین از کجا همیآیی
چون مه چارده به نیکویی
چون بت آزری به زیبایی
مه نخوانم تو را معاذالله
[...]
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷
ای همه دلبری و زیبایی
بر دلم هیچ مینبخشایی
دل مسکین فدای رنج تو باد
شاید اندی که تو برآسایی
ای سرم را ز دیده لایقتر
[...]
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹
ای که در عشق صبر فرمائی
من ندارم سر شکیبائی
بی رخ آنکه جان بدو زنده ست
صبر را کی بود توانائی
لاله از شرم اوست سوخته دل
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
روشنی پیش اهل بینایی
نه به صورت به صورتآرایی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده
به یک اندیشه راه بنمایی
به یکی نکته کار بگشایی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۳ - دیدن بهرام صورت هفت پیکر را در خورنق
هر یکی با هزار زیبایی
گوهرافروز نور بینایی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۷ - پاسخ دادن بهرام ایرانیان را
باز خود را به صد توانایی
داد چون زیرکان شکیبایی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی
کهآنچه من پیش تو به تنهایی
پیشکش کردم از توانایی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی
آتشی گر زدم ز خودرایی
من از آن سوختم تو بر جایی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۳ - عتاب کردن بهرام با سران لشگر
از عرب تا عجم به مولائی
سر فشانیم اگر بفرمایی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد
خردهکاری به کار بنایی
نقشبندی به صورتآرایی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
تا بدانجای کز چنان جائی
تا زمین بود نیزه بالائی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
من که دریافتم چنین جائی
شاد گشتم چو گنج پیمائی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
آمدند از کشی و رعنائی
با هزاران هزار زیبائی
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
در میان آن عروس یغمائی
برده از عاشقان شکیبائی