×
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
وانگه این خُم به سنگ پارهکنم
صید را از گزند چاره کنم
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴
چاره نیست از توام چه چاره کنم
تا به تو از همه کناره کنم
چکنم تا همه یکی بینم
به یکی در همه نظاره کنم
آنچه زو هیچ ذره پنهان نیست
[...]
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۴۸ - در بیان آنکه هر که خدا را دانست از مرگ نترسد چون دید که بعد از مرگ حیاتی باقی دارد خوشتر و لذیذتر از حیات دنیا و در تفسیر این آیه لاقطعن ایدیکم و ارجلکم من خلاف و لاصلبنکم اجمعین
من شما را بتیغ پاره کنم
همچو قصاب بر قناره کنم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶۶
هر شب از شوق جامه پاره کنم
عاشق عاشقم، چه چاره کنم
گر برآید مه از گریبانش
دامن از گریه پر ستاره کنم
از درونم برون نخواهد رفت
[...]
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۱ - دیدار شاه از بام در شب ماه روشن
تا به کی سینه پاره پاره کنم؟
وای من! وای من! چه چاره کنم؟
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۱
شکنم خامه، صفحه پاره کنم
سینه می جوشدم، چه چاره کنم؟
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
گفت: چون پیر شد، چه چاره کنم؟!
که نیارم باو نظاره کنم؟!
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - سرگذشت شاعر در اولین مسافرت او به تهران
خواستم زبن بلا کناره کنم
به سفر، درد خویش چاره کنم