گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - طیبت

 

تا فلک را همی مدار بود

خاک را اندرو قرار بود

مسعود سعد سلمان
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۰ - یسئلونک عن الروح قل الروح من‌امرربی

 

باز را در قفس چه کار بود؟

جای او دست شهریار بود

سنایی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده

 

تا به وقتی که عرض کار بود

گرچه درویش تاجدار بود

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز

 

خاک پیراستن چه کار بود

حامل خاک خاکسار بود

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۷ - پاسخ دادن بهرام ایرانیان را

 

مقبلی را که بخت یار بود

خفتنش تا به وقت کار بود

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن بهرام به جای پدر

 

مگر آن کاو گناه‌کار بوَد

دزد و خونی و راهدار بود

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکر‌کشی خاقان چین بار دوم

 

چون رعیت زبون و خوار بود

ملک پیوسته برقرار بود

نظامی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode