گنجور

سعدی » مجالس پنجگانه » شمارهٔ ۱ - مجلس اول

 

گر به محشر خطاب قهر کند

انبیا را چه جای معذرت است

پرده از روی لطف گو بردار

کاشقیا را امید مغفرت است

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی

 

شب، پراکنده خسبد آن‌که پدید

نَبُوَد وجهِ بامدادانش

مور، گِرد آوَرَد به تابستان

تا فَراغت بُوَد زمستانش

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی

 

تشنگان را نماید اندر خواب

همه عالَم، به چشم، چشمهٔ آب

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰۸

 

کس نبیند بخیل فاضل را

که نه در عیب گفتنش کوشد

ور کریمی دو صد گنه دارد

کرمش عیبها فرو پوشد

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » خاتمهٔ گلستان

 

ما نصیحت به جای خود کردیم

روزگاری در این به سر بردیم

گر نیاید به گوش رغبت کس

بر رسولان پیام باشد و بس

سعدی
 

سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۸۲

 

می‌شنیدم به حسن چون قمری

چون بدیدم از آن تو خوبتری

سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۳۱

 

می‌شنیدم به حسن چون قمری

چون بدیدم از آن تو خوب‌تری

سعدی
 
 
۱
۱۴
۱۵
۱۶
sunny dark_mode