گنجور

 
۱
۴
۵
۶
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۳ - در وظیفه‌شناسی

 

مرد عارف ز صیت بگریزد

عاقل از ابلهان بپرهیزد

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۱ - داستان مهندسی که گنج‌خانه ساخت

 

آن که با شیر شرزه آمیزد

خون خود را به رایگان ریزد

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۲ - صفت عدالت

 

جهل با ظلم خوش درآمیزد

دشمنی‌ ها ازین میان خیزد

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۴ - حکایت گراز

 

لقمه‌هایی کلان برانگیزد

خرده‌هایی از آن فرو ریزد

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۹ - در ریاست سرپاس مختاری

 

یا چو آیرم زشه نپرهیزد

بخورد هرچه‌هست و بگریزد

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۶ - گل و پروانه

 

بامدادان نسیم برخیزد

با گل نازنین درآمیزد

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۴
۵
۶
 
تعداد کل نتایج: ۱۰۷