جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۳۳ - اشارت به تقسیم حیرت محمود و مذموم
چون تو را سر حیرت مذموم
شد به تفصیل ازین سخن معلوم
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۳۶ - قصه آن مخنث که از روزن در منظری افتاد و از آنجا در خانه سفلی و از آنجا در سردابه ای و از آنجا در چاهی چون در سردابه افتاد بانگ کرد که ای خداوندان سرای، سرای شما زمین ندارد
آن یکی را هوای درس علوم
منطق و نحو و صرف و طب و نجوم
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۰ - قصه عیینه و ریا
کش نیاید ز حلقه حلقوم
بانگ یا حی صدای یا قیوم
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۶ - پیغام فرستادن سلطان به پادشاه روم که اگر چه من بنده زاده ام اما قرار مملکت بر این وجه داده ام که هیچ قوی بازو را مجال آن نمانده است که دست تطاول به مال ضعیفی دراز کند و اگر ناگاه دراز دستی واقع شود به موجب فرموده من بود و انصاف دادن پادشاه روم که هر کسی را دست ضبط و سیاست چنین بالا بود می شاید که همه زبردستان زیردستان او باشند
شاه غزنین چو واقفی ز علوم
کرد تعیین به باجخواهی روم
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۲ - حکایت پسر یحیی برمکی و صفت بخل وی
مگس از آش او شود محروم
گر نهد پشه ای در آن خرطوم
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۴۰ - گفتار در احتیاج پادشاهان در مراحل امید و هراس به حکیمان فلک پیمای و منجمان ستاره شناس
که جهد از زبان اهل نجوم
صدق آن عاقبت شود معلوم
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۵۱ - خاتمه کتاب
نه ز نظمش جواهر منظوم
خوانده از نامه ثنا مرقوم
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ
کرم خاکی به خاک این بروبوم
اژدها سیرت و نهنگ رسوم
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۷
وحدتش عالم است و هم معلوم
غیر باشد، صفات در مفهوم
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۷
چون که این چاره شد تو را معلوم
می شود استفاده از مفهوم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه
اولیا نیز در دیار علوم
سیرشان مختلف بود چو نجوم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۹ - داعی شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
راستی هستی تصور شوم
میکند خلق را ز حق محروم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۶ - نظامی گنجوی قُدِّسَ سِرُّه
هرچه هست از دقیقههای علوم
با یکایک نهفتههای نجوم
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - برای شاهزاده خانم عیال عمادالملک طبسی نگاشته شده
پرده بردار تا شود معلوم
حال زنگی زنگ و رومی روم
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - برای شاهزاده خانم عیال عمادالملک طبسی نگاشته شده
گفتمت الف لیله منظوم
در کتابی است مرمرا مرقوم
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر » شمارهٔ ۱۸
کمترین قطب آنکه شد موسوم
میل کلی در اصطلاح نجوم
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۲۹ - ترجمه یکی از قطعات ژان ژاک روسو
چون سرابند سفلگان از دور
که نمایند بحرهای علوم
هرچه نزدیکتر شوی سویشان
لاجرم بیشتر شوی محروم
رادمردان ز دور همچون کوه
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴ - گفتار سوم سبب نظم کتاب
«کس نیاید به زیر سایهٔ بوم
ور همای از جهان شود معدوم»
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۰ - حکایت حاج واعظ قزوینی
حمله بردند بر شه مظلوم
چون به طاوس خسته لشکر بوم
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۰ - حکایت حاج واعظ قزوینی
واعظ بی گنه در آن شب شوم
شدگرفتار آن گروه ظلوم