گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - صفت کودک جعبه زن

 

عین عین کرده چشم را به دروغ

راست مانند گاو جسته زیوغ

مسعود سعد سلمان
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۳۰ - در بیان آنکه سرّ به نااهل نشاید گفتن که او را زیان دارد. زیرا هر سخن را سرّی است و هر سرّی را سرّی دیگر هرکه سخن را داند و سر سخن را نداند ناچار کژ رود و باز سر پیش سر سر همچون سخن است، کسی که سر سر را نداند شنیدن سر زیانش دارد از این سبب موسی علیه‌السلام آن شخصی را که از حضرتش زبان و حوش و طیور التماس می‌کرد منع می‌فرمود و می‌گفت سلیمانی باید که از دانش زبان مرغان زیان نکند، در حق تو دانستن آن زهر قاتل است. باز وی لابه می‌کرد و موسی منع می‌فرمود تا سؤال و جواب از حد گذشت. آخرالامر گفت «ای موسی اگر همه نباشد باری زبان خروس و سگ که در خانه و بر درند بیاموز تا محروم نروم.» موسی زیان آنرا در آن آموختن مشاهده می‌فرمود، چندانکه منعش می‌کرد ممکن نمی‌شد و پند موسی را قبول نمی‌کرد، تا عاقبت آندو زبانرا به وی آموخت و فرمود که «یقین دان که از دانش این زیانمند خواهی شدن.»

 

کانِ افسون و حیلتی و دروغ

وای او را که افتد از تو به دوغ

سلطان ولد
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۹ - در منع شراب و بنک و مستی

 

بنگت آن اشتها دهد به دروغ

که چو ماء العسل بلیسی دوغ

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵١٩

 

پیشتر زینکه رند وش بودم

کار من داشتی هزار فروغ

وینزمان کز برای مصلحتی

دم زهدی همی زنم بدروغ

کارم از فقر و فاقه گشته چنانک

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵٢٢

 

شاعری نیست پیشه ئی که ازو

رسدت نان بتره تره بدوغ

زان بود کار شاعران بی نور

که ندارد چراغ کذب فروغ

راستی سخت زشت و بیمعنی است

[...]

ابن یمین
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » قطعات » شمارهٔ ۱۷

 

می خورد طعمه های رنگارنگ

خواجه از کسب اشتهای دروغ

می دمد بادهای ناخوشبوی

معده بر سبلت وی از آروغ

نگشاید فقیر روزه خویش

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode