×
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۸ - حکایت زن دادخواه با سلطان محمود
گفت سلطان که نامهای بدهید
رسم و آیین بد دگر منهید
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۵۳ - در بیان این حدیث مصطفی صلی اللّه علیه و اللّه و سلم موتوا قبل ان تموتوا
در لقا رفت و از فنا برهید
وز چنین دام پر عنا بجهید
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۷۷ - در تفسیر این آیه که الست بربکم قالوا بلی و در شرح مراتبِ «بلی»ها
از زن و مرد از او کسی نرهید
غیر عاشق ز چنبرش نجهید
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۰۱ - در بیان آنکه غم آخرت زندگی بار آورد و غم دنیا دل را پژمرده کند. زیرا دنیا گندم نما و جو فروش است بظاهر خوب مینماید و در حقیقت زشت است،عجوزهایست که خود را میآراید و در نظر خوب و جوان مینماید، بسحر و مکر مردم را از راه میبرد رهزن راه خداست، قلب را زر مینماید و بدرا نیک و نیستی را هستی شهوات و چرب و شیرین دنیا بزبان حال وسوسه میکند آدمی را که گرد ما گرد تا سود بری و سود آن کلی زیان است
جز ولی و نبی کسی نرهید
غیر ایشان زدام او نجهید
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۴ - در بیان آنکه ولی خدا در زمان خود نوح وقت است و عنایت او همچو کشتی است او طوفان بلانگاه دارنده و در تقریر آنکه طوفان آب اگرچه بلاست اما سهل است، زیرا آن بلا بر اجسام است.طوفان جهل از آن مشکلتر است زیرا هر که در او غرق شد ابدالآباد خلاص نیابد
دست در وی زنید تا برهید
روی سویش بعشق و صدق نهید
کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۵
با من درد کش سبو بدهید
متنی بر سرم از و بنهید
بار ساقیست ابها العشاق
توبه گر بشکنید بی گنهید
به عشق اگر دهند انصاف
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳ - قصه قاصد فرستادن قیصر روم به نوشیروان تا معلوم کند که با وی در چه مقام است درصدد صلح است یا در معرض جنگ و انتقام است
هر زمان شرح آن کرم مدهید
منت بذل آن درم منهید