رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی
پرده بردار تا عیان نگری
لَیْسَ فِی الدّارِ غَیْرُهُ دَیّار
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی
شهرها بینی اندران یکسان
مسجد و دیر و سبحه و زُنّار
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی
بی لب و گوش گرم گفت و شنید
مست بی باده بی خرد هشیار
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی
این ز خاموشیاش به لب تسبیح
آن فراموشیاش به لب اذکار
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
سجده آرد به نام آن داور
خامه برنامه زان گذارد سر
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۲ - خلد - در خاتمهٔ کتاب و ذکر حالات و مقالات مؤلّف
سجده آرد به نام آن داور
خامه برنامه زان گذارد سر
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۷ - وله ایضاً رحمهلله
صبح چون مهر سرزد از خاور
مهربان ماه من رسید از در
جعد چین چین فتاده تا به میان
زلف خم خم رسیده تا به کمر
هان مگو زلف یک چمن سنبل
[...]
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۶۴
مفتی شهر ما که آگه نیست
از حلال و حرام پیغمبر
مال محتاج را نموده هبا
خون مظلوم را گرفته هدر
چه شود یارب ار شود وقتی
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترجیعبند
ای زبانت به ذکر حق ذاکر
وی ضمیرت ز نام حق نافر
لیک اهل نظر شناخته اند
معنی از لفظ و باطن از ظاهر
پیش ارباب هوش پنهان نیست
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترجیعبند
مدبری فسق پیشه ی فاجر
ملحدی شرک شیمه ی کافر
چون تو ده تن ز صد هزار کرور
گبر و مسلم ندیده یک ناظر
آخر از کار خویش غفلت چند
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۳ - قطعه
ای برادر مجوی از دونان
غیر بخل و طمع صفات دگر
پیش تو چینه ای نمی ریزند
گر معلق زنان شوی کوثر
نکنندت به توبره سیری جو
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴ - معما
نام دلبر چهار حرف بود
که سه حرفش یکی بود به نظر
چون شودعید گوید او که بمن
عید یابد تجلی و زیور
بوی مشکم از او رسد به مشام
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۳ - تاریخ فوت
میرزا عبدالله معز الملک
رفت از این جهان چون سوی سفر
زد ضررها ز بسکه بر مردم
گشت تاریخ او علاج ضرر
۱۳۰۴ قمری
بلند اقبال » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - دراحوال خود گوید
دوش پروانه ای رسید از در
پیشتر زآنکه شب رسد به سحر
خویشتن را بهشعله بی پروا
آنچنان زد که باد بر آذر
سوخت او را پر وطپان گردید
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - دراحوال خود گوید
همه شب از غروب تا به سحر
منم وشمع واشک وخون جگر
شمع هی اشک ریزد ومن خون
اوبهرخن من به حجره سرتاسر
ز آتش عشق یار وهجر نگار
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳
قوت اگر نیستت ز شیر وشکر
قوت روح هست خون جگر
کف بود جام آبخور گر نیست
جام بلور یا پیاله زر
در و گوهر گرت میسر نیست
[...]
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » قطعات » از افکار ابکار وفایی شوشتری
اندر اسماء خمسه اسمی هست
کاندر او نکتهای بود باهر
پنج حرف در حرف اوسط او
می شود هر دو سمت او ظاهر
ضرب در نفس نیم اوّل او
[...]
صفی علیشاه » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲
روز جنگ احد چو پیغمبر
شد زانبوهی عدو مضطر
رو نهادند همرهانش تمام
بفرار و نماند کس دیگر
موج بجز سیاه کفر غریق
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۹۱ - خوشتر
هر که خالی است کیسه اش از زر
مرگش از زندگی بود خوشتر