گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲

 

عالمی در ره تو حیرانند

پیش و پس هیچ ره نمی‌دانند

عقل و فهم ارچه هر دو تیزروند

چون به کارت رسند درمانند

جان و دل گرچه عزتی دارند

[...]

انوری
 

نظامی عروضی » چهارمقاله » مقالت دوم: در ماهیت علم شعر و صلاحیت شاعر » بخش ۱۲ - حکایت ده - سه نظامی

 

در جهان سه نظامیئیم ای شاه

که جهانی ز ما به افغانند

من به ورساد پیش تخت شهم

و آن دو در مرو پیش سلطانند

به حقیقت که در سخن امروز

[...]

نظامی عروضی
 

خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵۸

 

تا به ارمن رسیده‌ام بر من

اهل ارمن روان می‌افشانند

خاصه همسایگان نسطوری

که مرا عیسی دوم خوانند

عیسی و چرخ چارم انگارند

[...]

خاقانی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۵ - دعای پادشاه سعید علاء الدین کرپ ارسلان

 

زان سعادت که در سرت دانند

مقبل هفت کشورت خوانند

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد

 

همه در کار خویش حیران‌ند

چاره جز خامشی نمی‌دانند

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان

 

خار کان انگبین بر او رانند

زیرکانش ترانگبین خوانند

نظامی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل دوم » بخش ۵ - مثنوی

 

شعر، در عالمی که مردانند

بازی کودکان همی خوانند

عراقی
 

سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۹۲

 

آسیا سنگ ده هزار منی

به دور مرد از کمر بگردانند

لیکن از زیر به زبر بردن

به هزار آدمیش نتوانند

سعدی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode