×
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۵ - حکایت کسی که با پلنگ دوستی کرد و موشان را بیازرد
سوی ده زآن نشیمن ممتاز
با نشین دریده آمد باز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۰ - در مذمت سرکشی و عیبجویی
در بر ظالمان ز روی نیاز
همگی پوزش آورند و نماز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۲ - شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
زود بنزین بریز و گاز بساز
که شبی تیره است و راه دراز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۲ - شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
برنشستیم از آن کریوهٔ آز
بگرفتیم پیش، راه دراز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۲ - شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
به خدایی که هست واقف راز
زانچه گفتم یکی نبود مجاز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۲ - شرح تفتیش کردن مأمورین دولت در راه
ور پس از مدتی دهندش باز
باد رحمت به سرکه و به پیاز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۳ - شرح ملاقات آیرم رئیس شهربانی
گشتم از نزد آن ستمگر باز
غرق اندیشههای دور و دراز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷۷ - داستان کاردار
سر بریدی خروسکان را باز
مرغ سرکنده کی کند آواز
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۶ - گل و پروانه
این همه رنگ و بوی و جلوه و ناز
مستی و عاشقی و راز و نیاز
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۵ - فلسفه
نخودی گفت لوبیائی را
کز چه من گردم این چنین، تو دراز
گفت، ما هر دو را بباید پخت
چارهای نیست، با زمانه بساز
رمز خلقت، بما نگفت کسی
[...]
رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۲۶ - دلدادگان من (اقتباس از ترانههای بیلیتس)
خواستار شوم ز کشی و ناز
عافیتسوز بود و افسونساز