گنجور

 
۱
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
 

ملک‌الشعرا بهار » ترکیبات » شب قدر

 

داشتم در دل ای شب طناز

آرزوی تو در شبان دراز

هجرت امشب کشیده پرده به روی

وصلت‌امشب گشاده چهره به ناز

فخرت‌این بس به‌روزهاکه شدی

[...]

۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - سرگذشت شاعر در اولین مسافرت او به تهران

 

چون بدیدم که قصه گشت دراز

ساز و برگ سفر نمودم ساز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - سرگذشت شاعر در اولین مسافرت او به تهران

 

گفت ما مبلغی کنیم نیاز

مابقی را تو خود مهیا ساز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲ - گفتار دوم در خلقت جهان

 

غم نبودی به روزگار دراز

نه حسود ونه مفسد و غماز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳ - در مذمت مخدرات و مسکرات

 

چون که خالی شدند خلق از آز

سر نهند از نشیب سوی فراز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴ - گفتار سوم سبب نظم کتاب

 

خواجگی کرده سال‌های دراز

در فتوت ز خواجگان ممتاز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸ - سبب بنای زندان

 

همه عشاق مرگ و مرگ از ناز

نکند روی خود بدیشان باز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸ - سبب بنای زندان

 

پس کشندش به داربست فراز

طاقت گفتنش ندارم باز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۱ - در نیکامی و بدنامی می گوید

 

گویی از ملّت و خدا و نماز

گوید این ژاژها به دور انداز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۵ - داستان شبی از شب های جوانی

 

تار بگرفت و برکشید آواز

این غزل را بخواند در شهناز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۷ - خواب دیدن بهار سنائی را

 

کردم این کارنامه را آغاز

تاکی آید به سر حدیث دراز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۱ - در فضیلت شاگردی کردن

 

خویش را آزمون کن از آغاز

که چه علمی به طبعت آید ساز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۳ - محشور شدن دو خانواده

 

این کشاکش بسی نگشت دراز

که شدند آن چهار تن دمساز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۵ - حکمت

 

وآن جوان دو روی کاغذ ساز

ساخته بود کاغذی ز آغاز

۱ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
 
تعداد کل نتایج: ۶۷۴