فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳
گفتهای بیدار باید عاشق دیدار ما
پاس این حرف تو دارد دیدة بیدار ما
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴
کشت ما را تغافل یار بیپروای ما
با وجود این دیت میخواهد از ماوای ما
ما بشیر خامشی طفل زبان پروردهایم
تند بر گوش تغافل میخورد غوغای ما
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵
وصل شد باعث جدایی ما
خصم ما گشت آشنایی ما
گرد ما هم به دامنی نرسید
چه رسا بود نارسایی ما
در چمن بال بستهتر گشتیم
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹
گلِ بیرنگِ عشق چیدة ماست
ساغر زهر غم کشیدة ماست
رخش امّید تا به کی تازیم
وحشی مدّعا رمیدة ماست
خاطرش از طرب مرنجانید
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹
بر دل از داغ غم قیاسی نیست
خانة کعبه را پلاسی نیست
تکیه کم کن به عقل در ره عشق
پی این خانه بر اساسی نیست
هر کجا عشق دعوی آغازد
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۳
عشق ظاهر نمیتوانم کرد
کشف این سرّ نمیتوانم کرد
چه دهی توبهام دگر زاهد
من که آخر نمیتوانم کرد
مردم از حیرت و ترا در عشق
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۲
به جفا چون بتان قرار کنند
فکر عشّاق بیقرار کنند
تیرهتر تا کنند عاشق را
دستة زلف، تار تار کنند
هر دم از جلوه گر دلی نبرند
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۶
راز در دل از آن نهان دارم
که به دل یارِ رازدان دارم
گر دل از جور دشمنان بشکست
مومیایی دوستان دارم
گرچه سر برنکردهام ز زمین
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۸
حال خود را خراب میبینم
مرغ دل را کباب میبینم
تا دَمِ آبِ تیغ او خوردم
بحرها را سراب میبینم
مردمیهای چشم او بگذشت
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۸
دل به یاد تو سرخوش است همان
شعلة شوق سرکش است همان
پر برآوردم از خدنگ جفا
مژه دستی به ترکش است همان
کرد آشفته، خاطرِ جمعی
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۱
از گل آوازهای شنیدی تو
آنچه من دیدهام ندیدی تو
عالمی را ز نکته پر کردم
کاش یک نکته میشنیدی تو
مُردم از خسرت تو و شادم
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲ - در تعریف از هند
حبّذا هند کعبهٔ حاجات
خاصه یاران عافیتجو را
هر که شد مستطیع فضل و هنر
رفتن هند واجبست او را
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳ - ماده تاریخ سیل قم
داد از دست سیل حادثه، داد
که ازو شد گُل بلا سیراب
سیلی از کوه غم فرود آمد
که ازو چشم فتنه شد بیخواب
وه چه سیل؛ آسمان سیّالی
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹ - ماده تاریخ وزارت میرزا حبیبالله صدر
شه دین میرزا حبیبالله
صدر کل گشت و هست در خور آن
که همان نام اوست تاریخش
چون صدارت فزود بر سر آن
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » معراجیه
یکی از دوستان راست مزه
که ازو گرد فقر راست مزه
چاک دل دوخته به رشتة فقر
همچو دل سوخته به رشتة فقر
دست در دامن فنا زدهای
[...]