گنجور

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۳

 

اسب را باز کشیدی در زین

راه را کردی بر خانه گزین

راه بیداری آوردی پیش

دل من کردی گمراه و حزین

بدل و شق بپوشیدی درع

[...]

سنایی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵۸

 

نور رویش به چشم او می بین

گل وصلش به دست او می بین

از سر جان روان چو ما برخیز

جاودان پیش عاشقان بنشین

ما حبابیم و عین ما آب است

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۰

 

الا! ای نفس، خودکامی و خودبین

از آن گشتی اسیر سجن سجین

چه چین در ابرو آوردی که گشتی

اسیر لعبتان چین و ما چین

جهان اندر جهان آواره گشتم

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۲

 

بجان آمد ز هجران جان مسکین

«اغثنی یاغیاث المستغیثین »

مکن تعبیر مستان طریقت

اگر شب شب روند از فرط تلوین

بصحرا دزد و در خانه برادر

[...]

قاسم انوار
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۴

 

جعل را چند ازین تحسین و تمکین؟

جعل اماره راهست و بد دین

جعل را گفتم: از سرگین گذر کن

بساتینست در صحن بساتین

جعل گفتا که: چون سرگین ببویم

[...]

قاسم انوار
 
 
۱
۲
sunny dark_mode