×
افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - عروس گلزار
باز پیرانه سر از باد بهار
یافت پیرایه عروس گلزار
شد جوان، نخل کهن را عادت
گشت نو، سرو چمن را رفتار
آمد از ابر همان شیوه پیش
[...]
افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - خیمه سیمگون
وقت آن شد که دگر در گلزار
سیمگون خیمه زند ابر بهار
آزری ابر شود بت پرور
مانوی باغ شود غنچه نگار
آورد عاریه لعل از دل سنگ
[...]
افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲
من که سودا زده روی توام
بسته سلسله موی توام
من که خود بلبل هر گل نشوم
قمری قامت دلجوی توام
هر شب از دست غمت جان سپرم
[...]