گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۰

 

می‌توانم که لب از آب خضر تر نکنم

میرم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم

شوق یوسف اگرم ثانی یعقوب کند

دارم آن تاب کز او دیده منور نکنم

آن قوی حوصله بازم که اگر حسرت صید

[...]

وحشی بافقی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۹

 

من بجز کار می و ساقی و ساغر نکنم

در همه عمر جز این مشغله دیگر نکنم

زاهد ار نسیه فردا دهم وعده، بگو

نقد امروز بدان نسیه برابر نکنم

تا بود نغمه مرغ سحر و بانگ رباب

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸

 

بخدا کز تو نگیرم دل و رو برنکنم

کافرم چارۀ دل را گر از این در نکنم

رسم خوبان جهان گرچه وفاداری نیست

بی وفائی ز تو البته که باور نکنم

ناله، دانم ندهد سود و به جائی نرسد

[...]

غروی اصفهانی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۱۷ - مراد دل

 

گر مراد دل خود حاصل از اختر نکنم

آسمان، ناکسم ار چرخ تو چنبر نکنم

مادر دهر اگر مثل تو دختر زاید

بی‌پدر باشم اگر حرمت مادر نکنم

این تویی در بر من یا که بود خواب و خیال

[...]

عارف قزوینی
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » سعدی

 

روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم

شب نباشد که ثنای تو مکرر نکنم

منکر فضل تو را نهی ز منکر نکنم

نزد اعمی صفت مهر منور نکنم

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode