گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸

 

تا دلم بر رخ چون ماه تمامت باشد

ناله و زاری من بر در و بامت باشد

در قیامت همه را چشم بسویی و مرا

چشم سوی تو و گوشم به سلامت باشد

وصل روی تو جهانی ز خدا میخواهند

[...]

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٢٩٣

 

روزگاری که ز کس هیچ گزندت نرسد

و اندرو وجه معاشی بنظامت باشد

دیو را طبع تو مزدوری بیمزد کند

گر زیادت طلبی زانچه تمامت باشد

صحت و وجه معاشی و ز کس بیمی نه

[...]

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣۶٠

 

مرد آزاده بگیتی نکند میل دو چیز

تا همه عمر وجودش بسلامت باشد

زن نخواهد اگرش دختر قیصر بدهند

وام نستاند اگر وعده قیامت باشد

ابن یمین
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶

 

هر که افتادهٔ آن جنبش قامت باشد

برنخیزد اگر آشوب قیامت باشد

یار اگر قاتل صاحب نظران خواهد بود

حیف از آن کشته که چشمش به غرامت باشد

کار هر کس که بر آن ترک کمان‌دار افتاد

[...]

فروغی بسطامی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۰ - روحی سمرقندی

 

مرد آزاده به گیتی نکند میل سه کار

تا همه عمر ز آفت به سلامت باشد

زن نگیرد اگرش دختر قیصر بدهند

وام نستاند اگر وعده قیامت باشد

نرود بر درِ ارباب سخا بهر طمع

[...]

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode