گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۵۹

 

عشق سازد ز هوس پاک، دل آدم را

دزد چون شحنه شود، امن کند عالم را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۶۵

 

شور و غوغا نَبُوَد در سَفَرِ اهلِ نظر

نیست آوازِ دَرا، قافله‌ی شبنم را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۷۶

 

آشنایی به کسی نیست درین خانه مرا

نظر از جمع به شمع است چو پروانه مرا

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۹۵

 

کار موقت به وقت است، که چون وقت رسید

خوابی از بند رهانید مه کنعان را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۰۴

 

دلت ای غنچه محال است سبکبار شود

تا نریزی ز بغل این زر اندوخته را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۰۵

 

دعوی سوختگی پیش من ای لاله مکن

می‌شناسد دل من بوی دل سوخته را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۰۶

 

غم مردن نبود جان غم اندوخته را

نیست از برق خطر مزرعهٔ سوخته را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۰۷

 

چه قدر راه به تقلید توان پیمودن؟

رشته کوتاه بود مرغ نوآموخته را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۱۷

 

ساحلی نیست به جز دامن صحرای عدم

خس و خاشاک به دریای وجود آمده را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۱۸

 

گریه بسیار بود، نو به وجود آمده را

خاک زندان بود از چرخ فرود آمده را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۳۶

 

جان محال است که در جسم بود فارغبال

خواب آشفته بود مردم زندانی را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۴۸

 

گریه بَر حالِ کَسان، بیش‌تر از خود داریم

بَر مُرادِ دِگَران سِیر کُنَد، اَختَرِ ما

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۷۹

 

«پیری» و «طفل‌مَزاجی»، به‌هم آمیخته‌ایم

تا شبِ مَرگ، به آخِر نَرِسَد، بازیِ ما

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۸۳

 

خوش بُوَد، دَر قَدَمِ صاف‌دِلان، جان‌دادن

کاش، دَر پای خُمِ مِی‌، شِکَنَد شیشه‌ی ما

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۸۵

 

مهرهٔ گل، پی بازیچهٔ اطفال خوش است

دل صد پاره بود سبحهٔ صد دانهٔ ما

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۲۸۶

 

تیره روزیم، ولی شب همه شب می‌سوزد

شمع کافوری مهتاب به ویرانهٔ ما

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۲۱

 

دست بر هر چه فشاندم به رگ جان آویخت

دامن از هر چه کشیدم به گریبان آویخت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۲۲

 

گفتم از وادی غفلت قدمی بردارم

کوهم از پای گرانخواب به دامان آویخت

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۲

 

ذوق نظارهٔ گل در نگه پنهان است

ای مقیمان چمن، رخنهٔ دیوار کجاست ؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۳۳۴

 

خار خاری به دل از عمر سبکرو مانده است

مشت خار و خسی از سیل به ویرانه به جاست

صائب تبریزی
 
 
۱
۲
۳
۴
۷۴
sunny dark_mode