گنجور

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

با رخت صورت چین چند کند دعوی را

پیش رویت چه محل دعوی بی معنی را

گر به چین نسخهٔ تصویر ز روی تو برند

تا چه ها روی دهد در فن خود، مانی را

باد آوازهٔ سروِ قدِ تو سوی بهشت

[...]

خیالی بخارایی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵

 

چند بر کوردلان جلوه دهم معنی را؟

پیش دجال کشم مایده عیسی را

در دیاری که ز ارباب تمیزست ز کام

غنچه آن به که کند مهر، لب دعوی را

سوزنی گر نکشد سرمه بینش در چشم

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۶

 

لب میگون تو خمار کند تقوی را

چشم بیمار تو آرد به زمین عیسی را

سرو بسیار به رعنایی خود می نازد

جلوه ای سر کن و کوتاه کن ای دعوی را

می کند حسن ز خط صورت دیگر پیدا

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode