ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۴
اگر ای باد تو را بر در او هست قبول
خاک را نیز چنان کن که شود وجه قبول
ننمائی سبکی تا نشود گرد و غبار
که سر یار گران است و دل دوست ملول
به چه ارزم من خاکی که روم بر در او
[...]
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۰
ساقیا زین هنر و فضل ملولیم ملول
ساغری ده که بشوییم ز دل نقش فضول
مشکل عشق چو حل می نشود چند نهیم
گوش ادراک بر افسانه اوهام و عقول
سحر از کوی خرابات برآمد مستی
[...]
جامی » بهارستان » روضهٔ نخستین (در ذکر احوال مشایخ صوفیه) » بخش ۴
قدر من در صف عشاق تو زان پستتر است
که زنم گام ارادت به مقامات وصول
در دلم نقش شده نام گدایان درت
بس بود نامه احوال مرا مهر قبول
قصاب کاشانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - دامان رقیب
آنکه از خون جگر شستن دل کرد قبول
میتوان گفت که شد در ره عشقت مقبول
ما نکردیم به جز درد و غمت هیچ وصول
هرکس از مهره مهر تو به نقشی مشغول
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحهها » شمارهٔ ۴۳
گر بر این باطله یغما کرم شبه رسول
نکشد خط قبول
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۵ - در ولادت باسعادت در درج اصطفا حضرت خاتم انبیا علیه آلاف التحیه و الثنا
مقصد کون محمد که در ادراک عقول
انبیاراست خداوند و خداراست رسول
وربهرعالمش از قدر خروج است و دخول
فرق نزدش نه زعمق و نه زعرض و نه زطول
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۵ - در بیان اذان گفتن بلال
ز علی کرد بلال از پی تسکین بتول
آخر از کثرت اصرار به ناچار قبول
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۵ - در بیان اذان گفتن بلال
گشت در شام چو آرامگه آل رسول
در گذرگاه یهودان بنمودند نزول
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۷ - معجزه حضرت موسی بن جعفر (ع)
روز و شب با تن تبدار و پریشان و ملول
همچو (صامت) به عزاداری دلبند رسول
ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴
چون چنین دیدم بر جای بماندم از هول
هردم از حیرت بر خویش بخواندم لاحول
کز چه رو نیست در اینجای بشر یاذالطول
نه نیوشنده صوت و نه سراینده قول
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۸ - فیالنصیحه
سخنت جمله صغیرا بر ارباب عقول
رای عقلست و پسندیده طبع و مقبول
نا قبول آنکه کلامت نه بجان کرد قبول
لیک آن به که نگردی توهم از پند ملول