×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۹
راز من نقل مجالس ز صفای گهرست
همچو آیینه مرا هر چه بود در نظرست
زین چه حاصل که رخ یار مرا در نظرست؟
چشم حیرت زدگان حلقه بیرون درست
توشه برداشتن آیینه سبکباران نیست
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۲۸
پیر را قامت خم سوی عدم راهبرست
این کمانی است که از تیر سبکسیرترست
ایرج میرزا » مربّع ترکیب » شمارهٔ ۲
گوش کن عقلِ من از خِسَّت تو بیشترست
اینقدر جوش مزن جوش زدن بی ثمرست
شُکرللّه که ترا در همه جا سیم و زرست
جان که باقیست ضررهایِ دگر مختصرست
۱
۲