گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۸

 

زلف شستش که به هر مو دل دیگر بسته ست

بر دل من همه درهای خرد در بسته ست

مژه ها آخته چشمش، به چه سان زنده رهم

من ازان ترک که صد دشنه و خنجر بسته ست

ابلهی باشد بیم سر و لاف باری

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode