گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱

 

عجب ای ساقی جان مطرب ما را چه شدست

هله چون می‌نزند ره ره او را کِه زدست

او ز هر نیک و بد خلق چرا می‌لنگد

بد و نیک همه را نعره مطرب مددست

دف دریدست طرب را به خدا بی‌دف او

[...]

مولانا
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴۴

 

شبنم غنچۀ بیداردلان چشم بدست

صیقل سینۀ روشن‌گهران دست ردست

خودنمایی چه بلاهای نمایان دارد

ایمن از زنگ بود آینه تا در نمدست

به دل پاک نظر کن نه به دستار سفید

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode