گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۱

 

دلبرم دل ز برم برد و وفایی نکند

درد ما را ز لب خویش دوایی نکند

این همه مهر و وفا کز رخ او در دل ماست

نیست یکدم که به من جور و جفایی نکند

نیست یک شب ز فراق تو که دست دل من

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode