گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۴

 

در پی عشق روان شو که به جائی برسی

دُردی درد بخور تا به دوائی برسی

به سر کوی محبت به صفا باید رفت

باشد آنجا به فقائی به صفائی برسی

می و میخانهٔ ما آب و هوای دگر است

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۶

 

ای دل از خویش گذر تا که به جایی برسی

وز در صدق درآ تا به صفایی برسی

تا نبندی به قبول نفس اوّل کمری

نیست ممکن که تو چون نی به نوایی برسی

گر به همراهی دردش قدمی پیش نهی

[...]

خیالی بخارایی
 
 
sunny dark_mode