گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۶۲

 

همه اشکم، همه آهم، همه دردم، همه داغم

که چرا روشن ازان چهره نگردید چراغم

برق در جستن من گو نفس خویش مسوزان

نه چنان رفته ام از خود که توان یافت سراغم

این که پیوسته لبالب بود از باده لعلی

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode