×
ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۹
چه نویسم و چه گویم، صفت نگار خود را
به زبان چگونه آرم، غم روزگار خود را
بزنم نوا چو بلبل، بکشم خروش و غلغل
چو به کام خود ندیدم، گل و لالهزار خود را
غم من مگر نگارا، بخورند دشمنانم
[...]
۷ بیت
اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۵۳ - به تسلئی که دادی نگذاشت کار خود را
به تسلئی که دادی نگذاشت کار خود را
بتو باز می سپارم دل بیقرار خود را
چه دلی که محنت او ز نفس شماری او
که بدست خود ندارد رگ روزگار خود را
بضمیرت آرمیدم تو بجوش خود نمائی
[...]
۵ بیت