گنجور

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۲ - درتوصیف بهار و منقبت حیدر کرار علیه سلام الله

 

کم بقلزم حیرت از خرد سفاین ران

کاین شد از چه رو بوجهل وان شد از چه ره سلمان

گر خود از سرشت است این اوسترشتشان ارکان

ور زسرنوشت است این او نوشتشان عنوان

جیحون یزدی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۹ - شهادت نصرانی در روز عاشورا

 

دید گشته نوحی را غرق لجه طوفان

کرده جا بدار غمچون مسیح در دوران

بر جگر چو یعقوبش داغ یوسف کنعان

یوسف غریبی دید صید پنجه گرگان

صامت بروجردی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح الحجة عجل الله فرجه » شمارهٔ ۱ - فی ولادة الحجة عجل الله فرجه

 

سرّ مستسر آمد در مظاهر اعیان

غیب مستتر آمد در مشاهد عرفان

شاه مقتدر آمد در قلمرو امکان

سیر منتصر آمد در ممالک امکان

غروی اصفهانی
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۱ - لوح عبرت

 

کبر و سرکشی تا چند ای سلالهٔ انسان

حال آخرین بنگر، ذکر اولین برخوان

ای هیون آتش دم‌، ای عقاب باد افسای

ای نهنگ آب اوبار، ای پلنگ خاک‌افشان

خاک از تو در لرزه‌، آب از تو در ناله

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۱ - در تهنیت عید مولود

 

خاصه در چنین فصلی عیش و باده را شایان

خاصه در چنین ماهی کان چه مه مه شعبان

خاصه یکشبش کانرا نیمه بشمرد دوران

کاندران در این عالم شد تجلی یزدان

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode