گنجور

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷

 

یارِ ارمنی‌مذهب! شوخِ عیسَوی‌ملّت

یا بیا مسلمان شو، یا مرا نَصارا کن

یا به تیغِ ابرویت خونِ بی‌گناهم ریز

یا از این دو لیمویت چارهٔ دلِ ما کن

بر فکن ز رخ پرده در شکن خمِ کاکل

[...]

وفایی مهابادی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵

 

ای به مصر سودایت صد عزیز قربانی

رحم کن به یاد آور حال پیر کنعانی

نازنین دلی دارم عاشق پری‌رویی

از خدا نمی‌آید عاشقان برنجانی

دل ز حسرت رویت روز و شب همی نالد

[...]

وفایی مهابادی
 
 
sunny dark_mode